
موقعیت
با نگاهی به آسمان شب نوار پهنی از نور دیده میشود. نیاکان باستانی ما برای توصیف آن از مفاهیمی چون رودخانه، شیر، راه و كاهكشان بهرهگرفتهاند. این نوار نورانی از ابتداییترین روزهای شکلگیری زمین در آسمان آشکار بوده است. در واقع این خط جذاب نور مرکز کهکشان ما است؛ آنطور که از یکی از بازوهای بیرونی خود (موقعیت زمین) دیده میشود.
راه شیری یک كهكشان مارپيچی با ۱۰۰ هزار سال نوری طول است. اگر میتوانستید از بالا به آن نگاه کنید، یک برآمدگی در مرکز آن مشاهده میکردید که توسط چهار بازوی مارپیچی احاطه شده است. کهکشانهای مارپیچی حدود دو سوم کهکشانهای عالم را تشکیل دادهاند.بر خلاف یک کهکشان مارپیچی معمولی، یك كهكشهان مارپيچی ميله ای دارای نواری است که از مرکز آن گذر کرده و دو بازوی اصلی دارد.
راه شیری همچنین دو بازوی فرعی و دو بازوی کوچک موسوم به سیخک (Spurs)دارد. منظومهی شمسی و زمین ما درون یکی از این سیخکها با نام بازوي شكارچی (Orion Arm) قرار گرفتهاند. شکارچی بین دو بازوی بزرگ با نامهای پِرساووش(Perseus) و كمان(Sagittarius) واقع شده است.

بازوهای مارپیچی در نزدیکی مرکز کهکشان شکلی تاب خورده به خود میگیرند و حاوی مقادیر زیادی غبار و گاز هستند. این مخلوط گاز و غبار باعث شکل گیری دائمی ستارهها درون بازوها میشود. بازوها بر روی صفحهای موسوم به" ديسك كهكشان" قرار دارند که ضخامت آن تنها در حدود ۱۰۰۰ سال نوری است.
در مرکز کهکشان، برآمدگي كهكشانی وجود دارد و قلب راه شیری از گاز، غبار و ستارهها انباشته شده است. به دلیل وجود برآمدگی، تنها قادر به مشاهدهی درصد کمی از تمام ستارگان کهکشان هستیم. ضخامت گاز و غبار درون برآمدگی به قدری بالاست که ستارههای درون آن هم به زحمت دیده میشوند، چه برسد به ستارههای آنسوی برآمدگی.
در مرکزی ترین نقطهی کهکشان سياه چاله غولآسا نشسته است که جرمی چند میلیارد برابر جرم خورشید دارد. این سیاهچالهی فوق سنگین که در ابتدا کوچکتر بوده، با تغذیه از ذخیرهی فراوان گاز و غبار اطرافش رفته رفته به یک غول تبدیل شده است. سیاهچالهی مرکز کهکشان به قدری عظیم است که حتی ستارههایی که در دسترسش باشند را هم میبلعد. اگرچه سیاهچاله ها را نمیتوان مستقیماً مشاهده کرد، اما دانشمندان از طریق مشاهدهی اثرات گرانشی آنها در تغییر مسیر مواد اطراف، و همچنین فوارههایی از جنس مواد و پرتو که از سیاهچالهها به بیرون پرتاب میشوند به وجود آنها پی میبرند. اکثر کهکشانها یک سیاهچاله در قلبشان دارند.
برآمدگی و بازوها واضحترین اجزای راه شیری هستند، اما تنها اجزای آن نیستند.کهکشان توسط هالهای کروی از گاز داغ و خوشه های ستاره ای كروی احاطه شده است. اگرچه این هاله امتدادی صدها هزار ساله دارد، اما تعداد ستارههای آن تنها برابر با ۲ درصد ستارههای درون دیسک کهکشان است.
غبار، گاز و ستارهها قابل رویتترین مواد تشکیل دهندهی کهکشان هستند، اما راه شیری از ماده تاريك هم تشکیل شده است. دانشمندان قادر به تشخیص مستقیم این ماده نیستند، اما درست همانند سیاهچالهها، آنها را از روی تاثیری که بر روی اجرام پیرامونشان میگذراند تشخیص میدهند. به این ترتیب، تخمین زده میشود که مادهی تاریک ۹۰ درصد جرم کهکشان راه شیری را تشکیل بدهد.
برخورد نزدیک از نوع کهکشانی
کهکشان راه شیری نه تنها در حال چرخش به دور خود است، بلکه حرکت انتقالی هم دارد. بر خلاف تصویر کاملاً خالی و پوچی که در فیلمهای فضایی به نمایش در میآید، فضا مطلقاً خالی نبوده، بلکه پر از غبار و گاز و همچنین "دیگر کهکشانها" است. کهکشانها مدام با یکدیگر برخورد میکنند و راه شیری هم از این قاعده مستثنی نیست. طی ۴ میلیارد سال آینده، راه شیری با نزدیکترین همسایهاش، كهكشان آندرومدا برخورد خواهد کرد. این دو کهکشان با سرعتی حدود ۱۱۲ کیلومتر بر ثانیه به سمت یکدیگر در حال حرکتاند. هنگام برخورد، ورود مواد جدید در یکدیگر باعث به وجود آمدن ستارههای جدید خواهد شد.

البته برخورد دو کهکشان مشکلی برای ساکنان زمین ایجاد نخواهد کرد؛ چرا که مدتها قبل از وقوع این برخورد، خورشید تبدیل به يك غول سرخ شده و سیارهی ما را غیر قابل سکونت کرده است.
حقایقی دربارهی کهکشان راه شیری
- راه شیری شامل بیش از ۲۰۰ میلیارد ستاره است. غبار و گاز کافی برای ساختن میلیاردها ستارهی دیگر هم در آن وجود دارد.
- منظومهی شمسی حدود ۳۰ هزار سال نوری از مرکز کهکشان فاصله دارد و حدود ۲۰ سال نوری بالاتر از دیسک کهکشان واقع شده است.
- بیش از نیمی از ستارههایی که در کهکشان ما یافت میشوند از خورشیدِ ۴.۵ میلیارد سالهی ما پیرتر هستند.
- متداول ترین ستارههای کهکشان كوتوله هاي سرخ اند؛ ستارههایی سرد با جرمی حدود یک دهم جرم خورشید. زمانی به دلیل اینکه سیارات قابل سکونت در منظومهی این ستارهها میبایست بسیار به ستارهی خود نزدیک میبودند، سیستمهای خورشیدی حاوی این نوع ستاره غیر قابل سکونت تصور میشد، اما امروزه منظومههای کوتولهی سرخ هم کاندید بالقوهی میزبانی حیات درنظر گرفته میشوند.
- تا اواخر ۱۹۲۰ ستارهشناسان بر این باور بودند که تمامی ستارههای جهان در کهکشان راه شیری واقع هستند، یا به عبارت دیگر عالم هستی محدود به همین یک کهکشان تصور میشد. تا اینکه ادوين هابل نوع خاصی از ستارهها با نام متغيرهاي قيفاووسی را کشف کرد که به او اجازه میداد فواصل کیهانی را با دقت بالایی اندازه بگیرد. بعد از آن بود که ستارهشناسان متوجه شدند تکههای فازی که زمانی به عنوان سحابی طبقه بندی میشدند در واقع کهکشانهای جداگانهای هستند.
پایان دنیا: اگر واقعیت داشت چطور؟

چند روزی بیشتر تا پایان دنیا باقی نمانده است. این دیدگاهی است که بیش از 700 میلیون نفر در جهان به آن معتقدند! بر اساس یک تحقیق علمی معتبر و گزارش منتشر شده در روییترز، از هر 7 نفر، یک نفر معتقد است که پایان جهان به زودی فرا می رسد. بر اساس جدیدترین نظرسنجی ها، تقریباً 15 درصد از مردم جهان بر این باورند که دنیا در طول دوران زندگی آنها پایان خواهد پذیرفت و این در حالی است که 10 درصد معتقدند پیش بینی مایا کاملاً صحیح می باشد.
اما چرا؟ چطور ممکن است که جمعیتی بالغ بر ۷۰۰,۰۰۰,۰۰۰ نفر در جهان به پایان دنیا طی روزهای آینده باور داشته باشند؟ دلایل آنها چیست و بر چه اساسی چنین پایانی برای آنها قابل قبول می باشد. در ادامه این مقاله از زاویه جدیدی به پایان جهان در سال 2012 نگاه خواهیم نمود. بدون شک شما نیز تاکنون مقالات گوناگونی در این خصوص خوانده اید. اما ما در این مقاله سعی خواهیم نمود تا به برخی زوایای پنهان در رابطه با پایان جهان اشاره نموده و نیز آنرا از دیدگاه مردم مورد برسی قرار دهیم. اینکه چرا گروه عظیمی از مردم جهان به پیش بینی مایا و پایان جهان در 21 دسامبر 2012 باور دارند، دلایل و دیدگاه آنها چیست و آیا براستی پایان دنیا ممکن است؟
پایان دنیا: آیا ممکن است؟
بله. این واقعه پیش از این نیز اتفاق افتاده و در هر زمانی می تواند روی دهد. اما در اینجا نکات قابل توجهی وجود دارد که بایستی آنها را در نظر بگیرد.
نکته اول اینکه در اینجا اصطلاح "پایان دنیا" و یا "پایان جهان" در واقع تنها به کره زمین اشاره دارد نه کل جهان هستی. دنیا میلیاردها و میلیاردها سال است که باقی و پابرجاست و این پروسه همچنان ادامه خواهد داشت.
بنابراین منظور افراد از "پایان جهان" تغییرعظیمی در کره زمین بر اثر یک عامل خارجی (مانند برخورد یک شهاب سنگ) و یا عامل داخلی (مانند تغییرات زمین ) می باشد که می تواند منجر به نابودی همه و یا گروه عظیمی از انسان ها شود.
نکته دوم این است که چنین رویدادها و حوادثی کاملاً طبیعی بوده و هر روزه در نقاط گوناگون جهان هستی روی می دهد. زمین پیش از این نیز بارها دچار تحولات عظیم و نابودی شده است که از جمله نمونه های بارز آن می توان به نابودی دایناسورها در 65 میلیون سال پیش اشاره کرد. بنابراین وقوع چنین رویدادهایی غیرمنطقی و دور از ذهن نیست و دیر یا زود نیز برای زمین تکرار خواهد شد. دنیا بدون شک روزی به پایان خواهد رسید اما آن روز شاید به این زودی ها نباشد.
در واقع آنچه که ماهیت پایان دنیا را در دسامبر 2012 به چالش می کشد وقوع این حادثه نیست بلکه پیش بینی چنین حادثه ای توسط یک انسان است. پس تنها یک سوال پیش می آید. آیا یک انسان قادر به چنین پیش بینی عظیم و دقیقی می باشد؟

آیا مایا از لحاظ دانش ستاره شناسی به درجه ای رسیده بود که چنین رویداد عظیم و باورنکردنی را به درستی پیش بینی کرده باشد؟
چرا گروهی معتقدند پایان دنیا در 2012 ممکن است؟
صرف نظر از اینکه دنیا بر اثر وقوع چه حادثه ای ممکن است پایان پذیرد، اگر براستی روزی پایان دنیا نزدیک باشد و گروه خاصی از افراد و دولت ها از آن مطلع باشند، آیا این موضوع بایستی به همه مردم جهان اعلام گردد؟ شاید خیر. چرا که در واقع اعلان چنین موضوعی نه تنها به مردم جهان کمکی نخواهد کرد، بلکه تنها ترس و وحشت عمومی جهان را فرا خواهد گرفت.تغییرات و تحولات عظیمی در وضعیت جهان روی خواهد داد و شاید اندک امید برای نجات گروهی خاص از افراد و متخصصان آینده زمین نیز از بین برود. بنابراین این واقعیتی انکار ناپذیر است که آن زمان که زمین در معرض نابودی قرار گیرد و انسان قادر به نجات خود در چنین شرایطی نباشد، بهتر است از آن مطلع نباشد. این دیدگاه، یکی از مسائل کلیدی است که از طرف معتقدان به پایان دنیا در 2012 مطرح گشته است و آنها بر این باورند که دولت ها چنین واقعیتی را از مردم جهان پنهان خواهند نمود.
علاوه بر این، آنها اظهار داشته اند که تاکنون هیچ یک از نظریه های پایان دنیایی تا این حد دارای قدمت و پیشینه معتبر نبوده است. تقویم مایا به بسیاری رویدادهای های نجوم اشاره نموده است که همگی درست بوده اند و بعلاوه، تقویم مایا تنها نشانه پایان دنیا در 2012 نیست بلکه بسیاری از پیشگویی ها (از جمله آثار نوسترداموس) و وقایع تاریخی گوناگون دیگر نیز این پایان را پیش بینی نموده اند.
همچنین گروهی که بر وجود دنیاهای موازی و یا علوم فراطبیعی باور دارند چنین اظهار می دارند که پیشگویی وقایع آینده توسط برخی انسان ها ممکن بوده و مایا نیز یکی از این انسان ها بوده است. آنها حرکت علوم فراطبیعی را در مسیری جدا و متفاوت از مسیر طبیعی جهان دانسته و بر این باورند که این علوم قادر به مشاهده و پیشگویی آینده می باشند.

ورود موجودات فضایی و آغاز جنگ بین دنیاها! یکی از عجیب ترین نظریه های پایان دنیایی
جهان در 2012 چگونه پایان می پذیرد؟
در این باره نظریه ها، حرف و حدیث های گوناگونی وجود دارد. برخی معتقدند زندگی در زمین بر اثر برخورد یک سیارک و یا شهاب سنگ عظیم آسمانی پایان خواهد یافت. حتی تصاویر و ویدئوهای گوناگونی از یک جرم آسمانی که آن را "سیاره ایکس" و یا "نیبرو" نامیده اند و در حال نزدیک شدن به زمین است در اینترنت منتشر شده است.
از جمله تئوری های دیگر تغییر قطب های مغناطیسی زمین است. برخی نیز معتقدند که با توجه به همترازی کهکشانی زمین در 21 دسامبر 2012، دگرگونی های عظیم جوی باعث نابودی زمین می گردد.
از جمله سایر نظریه های پایان دنیایی می توان به وقوع طوفان های خورشیدی، وقوع جنگ های اتمی بین دولت ها، ورود موجودات فضایی، تغییرات هسته زمین و وقوع آتشفشان های عظیم و... اشاره کرد.
(جهت اطلاعات بیشتر و دلایل رد این نظریه ها به مقاله "2012 : پایان جهان" که پیش از این توسط ناسا و از طرف سایت نجوم ایران ارائه شده مراجعه نمایید.)
پایان دنیا؛ اگر واقعیت داشت
دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد. شاید 10 سال دیگر، شاید 100 هزار سال و یا شاید 10 میلیون سال دیگر. اما به هر حال روزی عمر زمین به پایان رسیده و حیات در آن دگرگون خواهد شد. آن زمان، اگر انسان همچنان ساکن این سیاره خاکی باشد، بایستی آماده رویارویی با چنین تحول عظیمی باشد. اما در واقع نوع واکنش مردم در برابر چنین واقعه ای تابعی از زمان است. بدین معنا که وقوع چنین حادثه ای در آینده های بسیار دور شاید آنچنان موضوع مهمی نباشد چرا که با پیشرفت سریع علم و توانایی های انسان، در آن زمان احتمال جلوگیری از وقوع یک حادثه پایان دنیایی و یا حتی سفر به سیاره ای دیگر بیشتر است.
اما جهان امروز ما چگونه می بود اگر براستی پایان دنیا در دسامبر 2012 واقعیت داشت و این موضوع از طریق رسانه های معتبر جهان به همگان اعلام می گردید؟
این امر باعث تغییرات ژرف و عظیمی در دنیای پیرامون ما می شد. برای بسیاری از مردم دیگر دلیلی برای تحصیل، کار و فعالیت های روزمره وجود نداشت. بنابراین در یک روز دنیای پیرامون ما شاهد تحولی عظیم می شد. حال انسان ها می دانستند که بدون شک طی روزهای آینده خواهند مرد پس هیچ چیز دیگر آنقدرها مهم نیست. جهان دچار هرج و مرج بی پایان شده و تفکرات مردم به کلی دگرگون می شد. گرایش به فرقه های مذهبی به شدت افزایش پیدا نموده و انسان های زیادی به امید نجات دست به سوی آسمان بر می داشتند. برای گروهی از انسان ها زمان بازگشت دوباره به آغوش خانواده خواهد بود. گروهی به دنبال آرزوهای دست نیافتنی خود خواهند رفت و تازه این زمان شروع تفکر برای برخی دیگر انسان هاست. آنچه که مسلم است ترس و وحشت در سراسر زمین بر انسانها غلبه خواهد نمود، آنقدر که حتی پیش از تاریخ مقرر پایان جهان، دنیای آنها به نابودی کشیده می شد.

معتقدان به پایان دنیا ادعا می کنند که این تنها اقوام مایا نبوده اند که به پایان جهان اشاره کرده اند بلکه در فرهنگ های مختلف و توسط افراد گوناگونی پایان دنیا در سال 2012 پیش بینی شده است.
آیا براستی تقویم مایا پایان جهان را پیش بینی کرده است؟
خیر! در واقع تقویم مایا هیچ اشاره ای به پایان جهان نکرده است. این تقویم بر اساس دوره های زمانی خاصی طراحی شده است و در واقع 21 دسامبر 2012 پایان یکی از این دوره هاست. بر این اساس چنین اثتنباط می شود که در این روز جهان وارد یک دوره جدید از زندگی می شود. در واقع گروه بسیاری بر این باورند که 21 دسامبر نه تنها پایان چهان نیست بلکه یک آغاز دوباره و روز بسیار بزرگی برای جهانیان است.
نظر خود اقوام مایا نیز در این باره بسیار جالب است. رهبر فعلی قوم مایا "فیلیپه گومز "، دولت، آژانس های توریستی و رسانه ها را به دروغ گویی و کتمان حقیقت برای کسب درآمد متهم نموده است. او اظهار داشته که حقیقت در رابطه با سیکل های زمانی تقویم مایا به درستی بیان نشده است و دوره جدید زمانی که از 21 دسامبر 2012 در تقویم مایا آغاز می شود بدین معناست که در شخصیت، خانواده و سطوح اجتماعی تغییراتی ایجاد خواهد شد به گونه ای که تعادلی بین بشریت و طبیعت برقرار می شود. برای اطلاعات بیشتر و مطالعه مبحث تکمیلی در رابطه با سیکل های زمانی تقویم مایا و نیز آغاز زمزمه های پایان دنیا در دسامبر 2012 به مقاله "ترس بزرگ پایان جهان" که پیش از این در سایت نجوم ایران منتشر شده بود مراجعه نمایید.
سایر توضیحات
از جمله سایر دیدگاه ها به پایان جهان در 2012 می توان به دیدگاه های مذهبی اشاره نمود. به عنوان مثال در کشورهای مسلمان گروهی معتقدند که این تاریخ می تواند مصادف با ظهور امام مهدی و تغییرات جهان باشد. این در حالی است که گروهی دیگر از مسلمانان با این نظریه به شدت مخالف بوده و بر این باورند که تاریخ ظهور را هیچکس نمی داند و از آنجا که امام دوازدهم هنوز ظهور ننموده است بنابراین پایان جهان نیز در این تاریخ غیرممکن است. چنین دیدگاه مشابهی در بین مسیحیان و در رابطه با بازگشت مسیح نیز وجود دارد.
بر اساس مطالعات و نظرسنجی ها، بالاترین تعداد معتقدان به پایان جهان در سال 2012 در کشورهای آمریکا، ترکیه، آرژانتین و آفریقای جنوبی می باشند. این در حالی است که بالغ بر 22 درصد از مردم کشورهای آمریکا و ترکیه به پایان جهان باور دارند. همچنین از هر 10 نفر در جهان، یک نفر اظهار نموده است که ازپایان قریب الوقوع دنیا در سال 2012 هراس دارد و نگران است. بالاترین شمار این وضعیت در کشورهای روسیه و لهستان و پایین ترین ضریب در کشور انگلستان است.
کلام آخر
در پایان فراموش نکنید، چه 21 دسامبر 2012 پایان دنیا باشد، چه نباشد، اما باز هم پایان دنیا برای ما نزدیک است. به طور میانگین، روزانه بیش از 150 هزار نفر در جهان می میرند. پس شاید پایان دنیا برای من، شما و یا عزیزان ما همین امروز و یا فردا باشد. تا زمان باقیست، گذشته های بد را فراموش کنید و ارزش روزهای باقی مانده زندگی خود را بدانید.
اینم یه پست مخصوص هفته جهانی فضا (البته با تاخیر):
شاید بارها از خود یا دیگران پرسیده باشید که چگونه میتوانیم فضانورد شویم؟ در این مقاله قصد داریم به شما بگوییم چگونه یک شخص میتواند فضانورد بشود و چگونه برای فعالیتهای فضایی مثل رفتن به ایستگاه بین المللی فضایی آماده میشوند.
سال اول: آزمون، تمرین، و باز هم آزمون!
اگر بخواهیم از مرحلهی مبتدی شروع کنیم ابتدا باید در یک سری آزمون های ورودی (مثل آزمون کنکور سراسری که ما در ایران داریم) شرکت نموده تا از لحاظ علمی سنجیده شوید. همچنین باید از آزمایشهای فیزیکی و بدنی اولیه نیز سربلند درآمد تا توان انجام فعالیتهای سخت فیزیکی در فضا را داشته باشید. این افراد مبتدی دورهای یکساله را میگذرانند تا از بینشان نامزدهایی برای مراحل بعدی انتخاب شود.
سال دوم و سوم: منتخبین اولیه
کسانی که در این مرحله انتخاب میشوند نیازمند فراگیری درسهایی هستند که آنها را در فعالیتهای فضایی یاری دهد. به طور کلی از فناوری فضایی و علوم فضایی گرفته تا مهارتهای پزشکی اولیه و اینکه چگونه ایستگاه فضایی کار میکند در این سالها تدریس میشود. دورههای بیوزنی هم وجود دارد که در قالب کلاسهای غواصی در زیر آب و یا بوسیله پرواز های ریز گرانشی تدریس و انجام میشود.
در مرحله بعد کسانی که مراحل اولیه را با موفقیت میگذرانند وارد دورههای پیشرفته میشوند که حدود دو سال یا گاهی بیشتر طول میکشد. در این دوره با دقت بیشتری روی بخشهای مختلف ایستگاه فضایی بینالمللی کار میکنند. دربارهی آزمایشات علمیای که قرار است انجام شود بیشتر فراگرفته و با وسایل حملونقلی که در فضا استفاده میشود، آشنا میشوند. همینطور در قالب درس مخابرات دربارهی نحوهی ارتباط با ایستگاه زمینی مطالعه نموده و به صورت عملی به تمرین ارتباط با ایستگاه زمینی میپردازند.
سال های آتی: دوره های پیشرفته
پس از گذراندان این دو دوره و با توجه به فعالیتها و تواناییهایشان، آنها را به ماموریتهای خاصی که برایشان در نظر گرفته شده ارجاع میدهند. در این مرحله آنها یاد میگیرند که چگونه با سایر اعضای گروه کار کند و اینکه چگونه کارهای خاصی از ماموریتهای خاص را انجام دهند. در طول تمامی این سالها کلاسهای درس همچنان ادامه داشته و تمرینات ویژهی عملی نیز ادامه مییابد تا فضانوردان برای ارسال به فضا آماده گردند.
چه دروسی باید خواند؟
اگر دوست دارید بیشتر بدانید تا شما به عنوان یک فرد مبتدی باید چه دروسی را بگذانید میتوان از علوم زمینشناختی، اقلیمشناسی، آبوهواشناسی، علوم فضایی و مهندسی فضایی یاد کرد. به جز این دروس، در این مدت به یادگیری یک زبان به جز انگلیسی هم میپردازند. اکثراَ زبان روسی را یاد میگیرند تا بتوانند در شرایط خاص با مرکز کنترل روسیه هم صحبت کرده و ارتباط برقرار کنند. امداد پزشکی هم جز درسهایی است که در کنار این دروس به صورت عمومی باید آموخته شود.
چه تمریناتی باید انجام داد؟
به عنوان یک فضانورد، به جز دروسی که در کلاس یاد میگیرید باید با انجام تمرینات فیزیکی در شرایط گوناگون جسم و ذهن خود را آماده سازید. این تمرینات در چهار دستهی مختلف انجام میشود: ۱) تمرینات بر روی زمین، ۲) درون و روی آب، ۳) در هوا ۴) و در حالت معلق (بیوزنی).
سخت و طاقتفرسا باشد. به طور مثال فرض کنید که یخچالی بادکنکی را میخواهید با دقت جابهجا نمایید. شما براحتی میتوانید آنرا حرکت دهید، اما بههمان مقدار هم برایتان سخت خواهد بود تا آنرا از حرکت باز دارید و در موقعیتی دقیق و از پیش تعیین شده قرار دهید. این تمرینات را در پیستهای بزرگی مانند پیستهای هاکی بر روی یخ انجام میدهند که بهراحتی آن اجرام میتواند رویشان حرکت کنند و لیز بخورند. شما باید بتوانید آن اجرام را جابهجا و کنترل نمایید؛ اجرامی بسیار بزرگتر از شما.
تمرین های زمینی
شما باید یاد بگیرید چگونه اجرام خیلی بزرگ را حرکت دهید. درست است که در پروازهای فضای فضایی احساس جاذبه ندارید و اجرام بزرگ به نظر بیوزن هستند، اما حرکت دادن این اجرام بزرگ میتواند کاری علاوه بر تمرین با اجرام بزرگ، شبیهسازهایی وجود دارند که شاتلهای فضایی و ایستگاه بینالمللی فضایی را شبیهسازی مینمایند. به این شبیهسازها «ماکآپ» نیز میگویند. سه نوع ماکآپ وجود دارد که بسته به نیاز مربوطه برای تمرین انتخاب میشود و مورد استفاده قرار میگیرد: ماکآپهای که حرکت میکنند، ماکآپهایی که ثابت هستند و ماکآپهایی که علمیاتی هستند. ماکآپهای متحرک را برای تمرین و شناسایی بیشتر با شرایط فضا و اتفاقهای که در فضا ممکن است رخ دهد استفاده میکنند. در واقع شما در داخل آنها صدا، نویز، حرکت و تصاویری که احتمالاٌ در فضا ممکن است با آنها برخورد کنید را تجربه مینمایید. در آن شرایط عکسالعملهای شما سنجیده میشود و تمرین میکنید و یاد میگیرد که چطور رفتار کنید. از ماکآپهای ثابت برای یادگیری شرایط در ملاقاتهای فضایی و همینطور در ماموریتهایی که انتقال محموله وجود دارد استفاده میشود. به طور مثال در آنها آموزش میبینید تا بتوانید با بازوهایی روباتیک کاری به خصوص را انجام دهید. در ماکآپهای علمیاتی شما یک ماکآپ ثابت دارید که در داخل آن یک سری آزمایشگاههای فضایی تعبیه شده است. با توجه به نقش شما در مأموریتی خاص، شما به عنوان یک فضانورد باید با چگونگی انجام آن عملیات و آزمایشات در ماکآپهای عملیاتی آشنا گردید.
مریناتی هم در اعماق زمین، جایی که تاریکی مطلق و سکوت حکمفرماست، انجام شده تا فضانوردان برای زندگی در شرایط فضا آماده گردند.
تمرینهای آبی
در تمرینهای آبی شما روی آب (درست همانند شناگرها) حرکاتی را انجام میدهید که بیشتر تمرینات فیزیکی هستند برای تقویت فیزیک بدن شما. البته به خاطر داشته باشید که در اکثر تمرینات شما مجبور به پوشیدن لباسفضایی خود نیز هستید و باید خود را برای شرایط اضطراری نیز در آب آماده نمایید.
تمرین های هوایی
تمریناتی نیز ظراحی شدهاند که در هوا و با هواپیما انجام میشود. یکی از معروفترین تمرینات هوایی، پرواز با هواپیما به همراه سایر افراد تیم میباشد. این تمرین برای آشنایی و همدلی شما با سایر افراد گروه طراحی شده و روحهی کارگروهی را در شما بالا میبرد.
تمریناتی هم برای خلبانهای شاتلها وجود داشته که آنها را برای برخواستن از و فرود بر زمین آماده میساختند. کسانی که در گذشته شاتلها را پرواز میدادند و مینشاندن میبایست حداقل ۱۰۰۰ بار هواپیماهای آموزشی را فرود آورده باشند.
تمرینها در شرایط بیوزنی
تمرین در شرایط معلق میتواند در آب یا هواپیما باشند. اگر در هواپیما باشد همانطور که اشاره کردم میتواند در شرایط ریزگرانشی باشد، یعنی هواپیما بلند میشود و سپس در یک ارتفاع خودش را به پایین پرت میکند در آن لحظه که حدود ۲۰ تا ۲۵ ثانیه طول میشود شما احساس معلق بودن میکنید. فضانوردان هواپیمایی که این مانور را انجام میدهد را «دنبالهدار تهوعبرانگیز» نام نهادهاند. چون معمولاً فضانوردانی که برای نخستین بار پرواز در این شرایط را تجربه میکنند با تکرار این تمرین دچار تهوع میشوند.
شرایط بیوزنی را در آب هم میتوانیم ایجاد کنیم. به طور مثال «آزمایشگاه تعلیق خنثی» در تگزاس آمریکا یکی از مکانهایی است که فضانوردان در آنجا این تمرینات را انجام میدهند. آنها لباسهای فضانوردی میپوشند و وارد آب میشوند. وزن لباس و نیروی مقاوم آبی که در مقابل آنها قرار میگیرد، شرایطی که در فضا ممکن است برایشان به وجود آید را شبیهسازی میکند و با این کار به طور فیزیکی و ذهنی برای شرایط راهپیماییهای فضایی آشنا میشوند. همچنین در همان شرایط زیر آب تمریناتی را برای آشنایی با سیستمهای مخابراتی، تصویری، و نگهداری سیستمهای تخصصی که در آن فضا با آن مواجه میشوند انجام میدهند. تمرین با سیستمهای روباتیکات نیز بخش مهمی از این سلسله تمرینات زیر آب میباشد.
چند نوع فضانورد داریم؟
اگر این پرسش برایتان پیش آمده که آیا همهی فضانوردان یکسانند و یا اینکه چند نوع فضانورد داریم، پاسخ این است که ما دو نوع فضانورد داریم: فضانوردانی که Pillot یا خلبان هستند و فضانوردانی که Mission Specialist یا متخصصان یک ماموریت هستند. فضانوردان خلبان کسانی هستند که برای پرواز دادن و نشاندن شاتلها و سیستمهای مشابه استفاده میشوند و کسانی هستند که ماموریت را مدیریت میکنند. اما متخصصان یک ماموریت عموماً مهندسان پروازی هستند که راهپیماییهای فضایی، ماموریتهای روباتیک و یا همچنین تحقیقات علمی را انجام میدهند.
نگران دندان پرکردهی خود نباشید!
امیدوارم با دانستن این اطلاعات علاقهتان به فضانوردی بیشتر شده باشد و اگر قصد دارید دو یا سه سال از عمرتان را برای فضانورد شدن بگذارید با انرژی بیشتر این کار را انجام دهید. خاطرتان باشد اگر دندانتان پُرشده است یا اینکه عینکی هستید باز هم میتوانید فضانورد شوید. این موضوع که اگر این دو مشکل را دارید نمیتوانید فضانورد شوید، شایعهای بیش نیست. شما به راحتی میتوانید چشمتان را عمل جراحی کنید و یا دندانتان را به گونهای ترمیم کنید تا در پروازهای فضایی مشکلی پیش نیاید. امیدتان را از دست ندهید و به سمت هدفتان پیش بروید.

بر اساس ادعای جدید دانشمندان، سرخکردن غذاها در گرانش صفر و در ایستگاه بینالمللی فضایی غیرممکن است.
مطالعات دانشمندان یونانی با حمایت مالی آژانس فضایی اروپا، پیشتر نشان داده بود سرخکردن سیبزمینی تحت نیروهایی با سه برابر نیروی گرانش معمول زمین ممکن است، با این حال آنها به تازگی اعلام کردهاند، سیبزمینی که در ایستگاه بینالمللی فضایی سرخ میشود، بیش از اندازه نرم و خیس خواهد بود.
تودوریس کاراپانتسیوس، آزمایشاتش را با استفاده از یک سانتریفیوژ عظیم انجام داد.
وی از این سانتریفیوژ برای سرخ کردن سیبزمینی تحت شرایط ابرگرانش استفاده کرد؛ شرایطی که گرانش در آن، بیش از گرانش معمول زمین است.
در آزمایشات انجامشده توسط این دانشمند، سیبزمینیها تحت نیروهای سه برابر نیروی گرانش زمین، پوسته کاملا ترد و ایدهآلی را در نصف زمان معمول به خود گرفتند.
این استاد دانشگاه ارسطوی شهر تسالونیکی مدعی شد، همین اثر را میتوان با خلق یک سرخکن صنعتی ایجاد کرد که در هر ثانیه یک بار میچرخد، یا از یک سرخکن خانگی استفاده کرد که دو بار در ثانیه میچرخد.
پروفسور کاراپانتسیوس بر این باور است که میتوان به جای سرخکردن سیبزمینیها، آنها را پخت، اما برخی دیگر از دانشمندان معتقدند انجام این عمل در ایستگاه بینالمللی فضایی دردسرساز خواهد بود، زیرا انتقال گرما بخش اساسی فرآیند سرخکردن و پختن است.
شیوهای که در آن مایعاتی مانند آب و روغن به گردش در میآیند، بر سرعت گرمشدن غذا اثر میگذارد.
بر روی زمین، مایع داغ در قاعده یک ماهیتابه بلند میشود، زیرا به اندازه مایع خنکتر احاطهکنندهاش متراکم نیست.
این انتقال گرما در گرانش صفر و در ایستگاه بینالمللی رخ نخواهد داد و این امر موجب میشود سیبزمینیهای سرخشده، خیس باقی بمانند.
محققان آمریکایی چاپگر سهبعدی طراحی کردهاند که قادر به تولید مواد غذایی از جمله پیتزا برای فضانوردان در مأموریتهای فضایی طولانی است.
مسافران مقاصد دوردست فضایی از جمله ساکنان آینده مستعمره مریخ نیز برای تأمین مواد غذایی مورد نیاز با مشکلات متعددی روبرو هستند؛ امکان تولید مواد غذایی تازه مانند میوه و سبزیجات یا مواد غذایی مصنوعی که از طعم و خاصیت مناسبی برخوردار باشند، از جمله مشکلات پیش روی مسافران فضایی است.
«آنجان کانتراکتور» مهندس مکانیک و از محققان شرکت تحقیقات مواد و سیستمها(SMRC) در تگزاس معتقد است، غذا مجموعه ای از ترکیبات مختلف است که می توانند به شکل پودر در بیایند؛ انواع مختلف پودرها نیز با روغن و آب مخلوط شده و در یک چاپگر سه بعدی، مواد غذایی تولید می کنند.
«کانتراکتور» سال 2013 موفق به دریافت کمک هزینه 125 هزار دلاری ناسا برای طراحی و توسعه نمونه اولیه چاپگر سهبعدی تولید غذا برای فضانوردان شد.
چاپگر سهبعدی میتواند امکان تولید غذاهای تازه از جمله پیتزا را برای فضانوردان فراهم کرده و پایانی بر عصر مواد غذایی خشک فریزری و کنسروی باشد.
این چاپگر قادر به قرار دادن لایه به لایه نشاسته، پروتئین، چربی، طعمدهندهها و ریزموادغذایی است؛ پس از چاپ پیتزا با چاپگر سهبعدی، 70 ثانیه زمان برای پخت غذا لازم است.